آرمين 2afm در اين گفتوگو به شما ميگويد که «چهرهام از ذهن مردم پاک نميشود»،درباره طرفداران و دشمنانش ميگويد «همه مرا ميشنوند» اينکه کجا بزرگ شده، کجا کار کرده و کجا معروف شدهاست. او ميگويد: خانواده و دوستانم در همين سرزمين و از همه مهمتر اکثر طرفدارانم در همين کشور هستند. چرا بايد بخواهم که از ايران بروم. من بچه همين مملکتم و دوست دارم همين جا بمانم و کار کنم.
آرمين زارعي در اوايل دهه 80 کارش را شروع کرد و خيلي زود و با اولين قطعهاي که پخش کرد، به شهرت رسيد. از آن روز به بعد هر روز به سير صعودي شهرتش افزوده شد. در حدي که حالا شايد نتواند بدون خرج چند عکس و امضا به طرفدارانش، مسافتي هرچند کوتاه را در خيابانهاي شهر طي کند. او جزء با سابقههاي موسيقي رپ ايران به حساب ميآيد و يکي از افرادي است که در حوزه کارياش حق آب و گل دارد.
سختيهاي زيادي را متحمل شده و به قول خودش بارها ميخواسته عطاي رپخواني را به لقايش ببخشد اما نتوانسته. حالا اما طبق زمزمههاي شنيده شده از دفتر موسيقي وزارت ارشاد، او و چند نفر ديگر از همسبکانش ميتوانند براي گرفتن مجوز اقدام کنند. زمزمههايي که هم او و هم ديگر همسبکانش را کمي اميدوارتر از قبل کرده. اين بار با آرمين به گپ و گفت نشستيم تا از چند و چون ماجراي مجوز گرفتنش، سبک و سياق موسيقياش و سختيها و موفقيتهاي کارياش بيشتر بدانيم. چه بخواهيم و چه نخواهيم اين گپ و گفت با يکي از معروفترين چهرههاي موسيقي اين روزها انجام شده است.
از چه زماني به فکر گرفتن مجوز افتادي؟
راستش شايد آرزوي هر خوانندهاي در ايران باشد که بتواند کارهايش را با مجوز به بازار بفرستد و در کشور خودش به صورت رسمي کنسرت بگذارد. من هم از همان اول دوست داشتم به صورت مجوزدار کار کنم اما آن زمان فضاي موسيقي بستهتر بود و به کارهاي رپ مجوز نميدادند اما الان اين فضا بازتر شده و گويا ارشاد هم تصميماتي براي مجوزدار کردن اين سبک از موسيقي گرفته است. وقتي چنين صحبته
ا و چنين تصميماتي گرفته شده مسلما من هم اميدم بيشتر شده و اميدوارم بتوانم در چنين فضايي براي کارهايم مجوز بگيرم.
از کي اميد به مجوز گرفتن در تو به وجود آمد؟
تقريبا يک سالي ميشود که ديگر کارهايي را توليد ميکنم که منافاتي با قوانين و شرايط اجتماعيمان نداشته باشد. البته از ابتدا هم کاري توليد نکردم که ضد اخلاق و عرفهاي جامعهام باشد اما به هرحال وقتي سن آدم کمتر است ممکن است به خيلي چيزها فکر نکند.
اولين بار کي براي گرفتن مجوز اقدام کردي؟
اقدامي نکردم اما کارهايم را در مسيري قرار دادم که در چارچوبهاي جامعه و کشورم باشد و از آن فراتر نرود. يک زماني ديدم اگر بخواهم مثل قديم کار کنم شايد ديگر حتي نتوانم در ايران بمانم. اولين چيزي که برايم اهميت داشت اين بود که بتوانم در کشورم بمانم و کار کنم. تا امروز هم کسي به کارم کاري نداشته و هميشه آزادانه فعاليت ميکردم اما همانطور که گفتم الان يک سالي ميشود که مسير ديگري را براي خودم انتخاب کردهام که نه در شخصيت کاريام تاثيري بگذارد و نه منافاتي با عرفهاي جامعهام داشته باشد.
فکر ميکني کارهايت شرايط لازم را براي گرفتن مجوز داشته باشد.
به معناي واقعي اين شرايط را دارم. با بعضي از دوستان با تجربهتر هم صحبت کردم و آنها هم تاييد کردند که شرايط گرفتن مجوز را دارم. صحبتهايي هم که در اين باره در دفتر موسيقي انجام شده مثبت بوده. فقط تنها چيزي که به ما گفتند اين بود که کمي تغيير و تحول در گفتارها و تکست کارهايمان به وجود بياوريم که عامه مردم بتوانند از آثارمان استفاده کنند چون مهمترين پارامتري که مد نظر ارشاد است، اين است که تمام مردم بتوانند از يک کالاي فرهنگي استفاده کنند. به نظرم اگر بچههايي که در اين حوزه مشغول فعاليت هستند، کمي هم از واقعيتهاي اجتماعي و عرفي جامعهمان را وارد کارشان کنند و از مدلهاي غربي فاصله بگيرند، مشکلي براي مجوز گرفتنشان پيش نميآيد.
هرچند که اين سبک يک سبک غربي است اما ما هم ميتوانيم به نوعي اين سبک را ايرانيزه کنيم و مطابق با شرايط اجتماعي خودمان از آن استفاده کنيم. الان هم اگر دقت کنيد ميبينيد که مخاطبان جوان موسيقي به اين سبک علاقهمندند و حتي بيشتر از موسيقي پاپ به سمتش گرايش دارند. در چنين شرايطي چرا نبايد هنرمنداني باشند که بتوانند از طريق بازار رسمي کارهايشان را به گوش مخاطبان موسيقيشان برسانند.
من هم خيلي سال است در اين حوزه فعاليت ميکنم و تازه کار نيستم. طرفدارهاي خاص خودم را دارم و دوست دارم که کارهايم را به صورت رسمي به گوششان برسانم و برايشان اجراي زنده داشته باشم. اين آرزوي هر خوانندهاي است. خوشحال هم هستم که دفتر موسيقي به اين نتيجه رسيده که حالا بايد کمي هم به اين سبک و هنرمندانش بها بدهد تا آنها هم بتوانند کارهايشان را با مجوز به گوش مردم برسانند چون به هرحال ما هم قسمتي از موسيقي ايران هستيم و چه بهتر که کارهايمان را در همين کشور و به صورت رسمي توليد کنيم.
به نظرت ارشاد از خوانندههاي رپ چه توقعي داره؟
ما قبل از اين صحبتها هم ميتوانستيم کارهايمان را براي اخذ مجوز به ارشاد بفرستيم اما معمولا آنها جدي نميگرفتند اما الان شرايط کمي تغيير کرده و آنها هم از اين موضوع استقبال کردند. به هر حال بايد ببينيم ارشاد چه فرمتي را براي اين موسيقي و مجوزدار شدن در نظر گرفته است. من حاضرم در چارچوبهاي کشورم کار کنم اما از طرفي هم نميخواهم خيلي در استايل و سبک موسيقيام تغيير ايجاد کنم.
مسلما سبک کاري من پاپ نيست و اگر هم بخواهم مجوز بگيرم دوست ندارم خيلي در سبک و سياق و فضاي موسيقيام تغييري ايجاد شود. من حاضرم گفتارها و تکستهايم در فضا و چارچوبهاي جامعهام باشد. حاضرم موزيک ويدئويي در شبکههاي ماهوارهيي نداشته باشم اما در عوض ميخواهم سبکم همين باشد و همين استايل را داشته باشم و به يک هدف واحد برسيم.
اما هنوز هيچ چارچوبي براي سبک تو در نظر گرفته نشده؟
هر هنرمندي چارچوب هايش را خودش ميسازد. من هم نميخواهم خيلي تغيير خاصي در کارم ايجاد کنم. در قالب هنري و شخصيتي خودم کارهايم را توليد ميکنم.
در اين صورت بازهم شايد مجبور باشي خيلي از واژههايي که در کارهايت استفاده ميکردي را ديگر استفاده نکني و اين موضوع شايد با سبک و سياق کارهايت ضديت داشته باشه؟
جملههاي ديگري را استفاده ميکنم. براي رساندن هر منظوري ميشود جملهها يا واژههاي معادل ديگري را در کارها استفاده کرد. مهم اين است که حرفم را در موسيقيام بزنم. خيلي مهم نيست که از چه واژهاي براي بيانش استفاده کنم.
از نظر تو موسيقي رپ چه نوع موسيقي است؟
رپ يک سبک کاملا اجتماعي است. از دل اجتماع بيرون ميآيد و حرف دل مردم را ميزند. اينجا و در ايران هم به همين منوال است اما تعريف واحد و مشخصي برايش نيست. هر کسي با استايل و تفکر خودش موسيقياش را توليد ميکند. من تا به حال مثل خيلي از ديگر دوستانم سمت اجتماعيخواني نرفتم. در بيشتر کارهايم به رابطههاي عاشقانه پرداختم و سعي کردم با نگاه و استايل خودم اين رابطهها را نقد کنم.
من مرد همين کارم. کارهايم احساسي است و نميتوانم بروم يک خواننده اجتماعي و اعتراضي شوم. اعتراض در کارهايم هست، منتها به روابط احساسي بين آدمها و ايراداتي که در رابطههاي امروزي ميبينم اعتراض ميکنم.
کارهاي تو از چه زماني اين روند را به خود گرفت؛ همين روند اعتراض به رابطهها و عشقهاي اشتباهي؟
در طول روند کاريام به اين موضوع رسيدم. ديدم که در روابط بين آدمها اتفاقات و اشتباهاتي هست که شايد يک خواننده پاپ نتواند آنها را به صورت دقيق و جزئي بيان کند. براي همين سعي کردم در کارهايم چنين روندي را پيش بگيرم و اتفاقا مورد استقبال مردم هم قرار گرفت.
اولين باري که کارت را ضبط کردي کي بود؟
اولين بار سال 82 بود که کاري را در استوديو خواندم ولي هيچوقت منتشر نشد. در سال 83 دومين کارم را با رضايا خواندم. کاري بود به اسم «نازي ناز گل» که آن زمان خيلي هم سر و صدا کرد.
يادم ميآيد که آن زمان تو و رضايا و يکي دو نفر ديگر در يک گروه بوديد و کار توليد ميکرديد. سرنوشت آن گروه چه شد؟
يکسري از بچهها از ايران رفتند و يکسري هم ماندند. سر همين مسائل گروه از هم پاشيد و از آن به بعد همه به صورت انفرادي کار کرديم.
معني عبارت 2afm چيست؟
مخفف چهار اسم است. اسم بچههاي گروهي که در ابتداي فعاليتم با آنها کار ميکردم. بعد از اينکه گروهمان از هم پاشيد ديگر از آنها خبر ندارم اما اين اسم ديگر روي من ماند و با همين هم شناخته شدم. اصلا هم ناراضي نيستم. همين که همه ميخواهند معنياش را بدانند باعث ميشود که در ذهن آدمها بماند.
بعد از اينکه مجوز گرفتي شايد مجبور شوي اين اسم را از روي خودتبرداري. با اين موضوع مشکلي نداري؟
نه، هيچ مشکلي ندارم. اصلا امکان ندارد با اين اسم مجوز بدهند. اين اسم هم مسلما ديگر از ذهن کسي پاک نميشود. همانطور که فاميليام را همه ميدانند. حالا اينکه از اين به بعد با فاميلي خودم کار کنم يا لقبم، زياد برايم تفاوتي ندارد. چهره من که از ذهن مردم پاک نميشود.
تا امروز چند قطعه توليد و پخش کردهاي؟
راستش دقيقا نميدانم اما از سال 88 که ديگر انفرادي کار کردم 11 قطعه توليد کردم.
نقطه قوت تو نسبت به ديگر همصنفانت چه بوده؟
نقطه قوتم در همين نوآوريهايي بوده که انجام دادم. فضاي جديدي را در اين سبک به وجود آوردم. آن زمان که ما شروع کرديم اکثر بچهها داشتند آهنگهاي شش و هشت ميخواندند. تهي و اردلان طعمه از ايران رفتند، خيليها رفتند و فقط مانديم من و امير تتلو. اگر ميخواستم در اين شرايط سر پا بمانم، بايد نوآوري ميکردم. همه آن زمان داشتند شاد ميخواندند و من به خودم گفتم اگر ميخواهي موفق شوي، در چنين شرايطي بايد دست بگذاري روي احساسات مردم و نشان بدهي که اين سبک فقط مربوط به عروسي و مهماني نيست.
همه اين مسائل و نوآوريها توانست يک جريان در موسيقي ايجاد کند و نقطه قوت من هم همين جريانسازي بود؛ يعني يک عاشقانهخوان اعتراضي که توانست باب يک فضاي جديد را در موسيقي رپ ايران باز کند. من شبيهسازي نکردم و خودم اين فضا را به وجود آوردم. همين موضوع باعث شد در کارم موفق باشم. نکته ديگر اين بود که شايد در موسيقي رپ بطلبد خيلي از الفاظ و اصطلاحات خاص را در کارهايت استفاده کني، اما استفاده از اين اصطلاحات باعث ميشود کارت همهپسند نشوند و خانوادهها نتوانند در محيطهاي خانوادگيشان آنها را گوش کنند.
کاري که من انجام دادم اين بود که اصطلاحات و الفاظي را در کارهايم استفاده کردم که همه بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند. حتي وقتي احساس ميکردم يک لفظي در کارم هست که شايد براي خيليها خوشايند نباشد، روي آن قسمت از کارم صداي بوق ميگذاشتم که شنيده نشود.
از امير تتلو صحبت کردي. بحث مجوزدار شدن براي تو و امير پيش آمد، منتها براي امير تتلو مشکلاتي به وجود آمد که نتوانست به مجوز برسد. تو ميخواهي چه کار کني که چنين مشکلاتي برايت پيش نيايد؟
من سالم زندگي کردم و از ابتدا همينطور بودم. نه در جاهاي نامربوط ديده شدم و نه تا به حال مشکلي برايم به وجود آمده. پستهاي بيجا در فيسبوک و… ننوشتم و به کار کسي هم کاري نداشتم. هميشه سرم در کار خودم بوده و سعي کردم کار خودم را بکنم. من تا به حال بهطور رسمي اعلام نکردم که ميخواهم مجوز بگيرم، اما کارهايم را طوري توليد کردم که حداقل اگر مجوز هم نميگيرم، بتوانم در کشورم بمانم. حداقل يک چارچوبهايي را رعايت کردهام.
چرا تا به حال مثل خيليهاي ديگر از ايران نرفتي؟ اصلا به رفتن فکر کردي؟
من اگر ميخواستم از ايران بروم موقعيتهاي خوبي داشتم، هشت سال پيش ميتوانستم با بهترين شرايط از ايران بروم. کمپانيهايي بودند که شرايط خوبي را به من پيشنهاد ميدادند و همان موقع ميتوانستم از ايران بروم، اما واقعا دوست داشتم در ايران بمانم و کار کنم. اين حرف شايد کليشهاي به نظر بيايد اما واقعيت است.
من همين جا کار کردم، همين جا معروف شدم، خانواده و دوستانم در همين سرزمين هستند و از همه مهمتر اکثر طرفدارانم در همين کشور هستند، چرا بايد بخواهم از ايران بروم. من بچه همين مملکتم و دوست دارم همينجا بمانم و کار کنم.
گفتي از زماني که به صورت انفرادي کار کردي، تا امروز تنها 11 قطعه توليد کردهاي، با 11 قطعه شايد حتي يک آلبوم هم به زور جمع شود. با اين تعداد قطعات کم، چطور تا اين حد معروف شدي؟ منشا اين موفقيت از کجاست؟
من هميشه دوست داشتم کمکار باشم، اما اگر کاري را بيرون ميدهم مطمئن باشم که هيت ميشود و همه دوستش دارند. براي همين بيشتر از اينکه بخواهم کار توليد کنم روي کارهايم فکر ميکنم و زمان زيادي برايشان ميگذارم. من ميتوانم سالي 10 تا آهنگ بيرون بدهم، ميتوانم نيم ساعته يک تکست و ملودي بنويسم، بعد هم سريع ضبط کنم، اما آيا اين تکست و ملودي نيمساعته ميتواند موفق شود؟
فکري پشتش نيست و معلوم است که اگر چنين کاري را بيرون بفرستم هيچکس با آن ارتباط برقرار نميکند. وقتي من فقط در سال سه تا کار ميسازم، نشاندهنده اين نيست که نتوانم بيشتر از اين توليد کنم. من سعي ميکنم تمام توانم را براي آن سه قطعه به کار بگيرم تا مردم بتوانند دوستش داشته باشند. تقريبا يکي درميان کارهاي شاد و غمگين ميسازم، يعني اگر به خودم باشد دوست دارم همه کارهايم در همان فضاي «يه چيزي بگو» باشد، اما براي ثابت کردن به خودم هم که شده آهنگهايي مثل «ديوونه» يا «مثل تو هيچ جايي نديدم» را بيرون ميدهم که فقط بگويم ميتوانم در اين فضا هم کار هيت بسازم.
اين سبک در زمان کمي توانست پايش را به خانه عموم مردم باز کند و در اکثر ماشينهاي شهر شنيده شود. شايد چند سالي از آغاز فعاليت آرتيستهاي اين سبک در ايران نگذرد، اما در همين مدت کم تو و ديگر همسبکانت توانستيد صدايتان را به همه برسانيد. فکر ميکني چه دليلي باعث شد اين اتفاق در اين مدت محدود بيفتد؟
جواب دادن به اين سؤال کمي سخت است. نميدانم چطور توضيح دهم، اما ما از همان اول موسيقي را ميشناختيم و سراغ اين سبک رفتيم، شعر و ملودي هم زياد داشتيم و ميتوانستيم آزمون و خطاهاي زيادي انجام دهيم، اما همه به نوعي سعي داشتند کار خوب بيرون بدهند و براي همين زياد روي کارهايمان فکر ميکرديم تا ميان مردم جاي خودمان را باز کنيم، يعني ما به مخاطبمان اهميت ميداديم و دوست داشتيم وقتي کارمان را ميشنوند واقعا لذت ببرند.
واقعا اگر حمايت مردم وجود نداشت، نميتوانستيم تا اينجا برسيم، چون ما نه در ايران کنسرت داشتيم و نه آلبومي را به صورت رسمي وارد بازار کرده بوديم که بخواهد برگشت مالي برايمان داشته باشد، هرچه بود حمايت مردم بود که به ما انگيزه ميداد تا کارهايمان را بهتر کنيم و به فعاليتمان ادامه بدهيم.
الان که قصد داري مجوز بگيري، شايد خيلي از طرفداران يا حتي همسبکانت به تو انتقاد کنند و بگويند تو به خاطر مجوز اين حرفها را ميزني. چه جوابي براي آنها داري؟
ببين کسي که کارهاي هنرمند مورد علاقهاش را دوست داشته باشد و طرفدار بهحساب بيايد، هميشه و در هر قالبي کارهاي آرتيست محبوبش را گوش ميدهد. من که قرار نيست شخصيت و سبک کاريام را عوض کنم، فقط ميخواهم براي کارهايم مجوز بگيرم و کمي هم از اين بابت در گفتار و تکستهايم ملاحظه بيشتري کنم.
تا امروز هم ملاحظه کردم و خوبياش اين است که اگر مجوز بگيرم به دليل ملاحظاتي که قبلا روي کارم داشتم، الان لازم نيست چرخش 180 درجهاي داشته باشم. طرفداران من هم خوشبختانه آدمهاي باهوشي هستند و تا امروز مرا براي گرفتن مجوز ترغيب و تشويق کردهاند. مطمئنا مردم و طرفداران اين موسيقي باعث شدند دفتر موسيقي به اين فکر بيفتد که راه را براي گرفتن مجوز آرتيستهاي اين سبک هموار کند.
تو جزو معدود رپرهايي هستي که تا به حال «ديس» و «ديس بک» هم براي کسي نخواندهاي و در گروه و دستههاي خاصي از رپرها هم ورود نکردهاي. بااينکه بين رپرها يک فضاي کلکل کردن وجود دارد، چرا هيچوقت به سمت اين ماجراها نرفتي؟
من هميشه سرم در کار خودم بوده و هست. البته خيلي وقتها بودند کساني که دلم بخواهد جوابشان را بدهم اما وقتي فکر کردم، ديدم چنين کارهايي باعث پسرفتم ميشود و موفقيتي در آن نيست. ترجيح دادم تمام توانم را روي کار خودم بگذارم و عموم مردم را با خودم همراه کنم تااينکه بخواهم جواب يک يا چند نفر را بدهم.
چه کساني در اين سالها پابهپايت آمدند و به تو در کارهايت کمک کردند؟
راستش خيليها بودند که به من کمک کردند و در موفقيتم نقش داشتند. ياسر داووديان (خواننده) که اين روزها خيلي به من کمک کرده و با مشورتهايي که از او ميگيرم، ميتوانم در کارم هر روز موفقتر باشم. البته ياسر در زمينههاي ديگر هم هميشه پشت من مثل يک برادر بزرگتر بوده. من و ياسر رابطه صميمي داريم و جدا از کار رفاقت زيادي هم بينمان است. مسعود جهاني (تنظيمکننده) خيلي در موفقيت من نقش داشته و دوست دارم هميشه در کنار هم و باهم کار کنيم.
مجيد فرهبد (کارگردان موزيک ويدئو) که از دوستان خوب من است و هميشه بهترين کارهايش را برايم ساخته، همچنين آيدين چايچي و دوستان ديگر، البته پدر و مادرم هم واقعا از همان سنيني که شروع به کار کردم حمايتم کردند و هيچ وقت مانع من براي پيشرفت در کارم نبودند. يک بار يادم ميآيد پدرم به من گفت در هر کاري که فکر ميکني موفقي پيش برو، نميخواهم به زور دکتر و مهندس شوي. من هم گفتم ميخواهم اين کار را ادامه بدهم و از آن به بعد خانوادهام هميشه پشتم بودند و حمايتم کردند.
آيا به اين فکر کردي که روزي آلبومت با عکس خودت بيرون بيايد و همهجا به صورت قانوني فرخته شود؟
اينکه فکر شبانهروزي و هميشگي من است، اما همه چي دست خداست و فقط به خدا اميدوارم که اين اتفاق روزي براي من و همه کساني که در اين فضا کار خوب توليد ميکنند، بيفتد. راستش را بخواهي در حق ما رپرها خيلي جاها اجحاف شده. الان روزانه کلي آلبومهاي مجاز با ميليونها تومان هزينه وارد بازار ميشود ولي هيچ اتفاقي در بازار موسيقي نميافتد. در تمام اين چند سال کدام سبک به اندازه رپ در ايران موفق بوده؟ بدون هيچ هزينه و کمترين امکاناتي ما کارهايي را توليد کرديم که مردم دوست داشتند و مدام دست به دست ميشوند.
من نميگويم موسيقي پاپ بد است و هنرمنداني که در اين فضا کار ميکنند بياستعداد هستند، اما معتقدم وقتي کاري را با زحمت بيشتري انجام ميدهي نتيجه بهتري ميدهد. واقعا فکر ميکنم اگر دفتر موسيقي به اين نتيجه رسيده که به رپ مجوز بدهد اين کار را حتما انجام دهد، چون ما در اين سبک استعدادهاي خوبي داريم و درست نيست اين بچهها تمام توان و انرژيشان بيخود هدر برود و هر روز نااميدتر شوند.
عاشقي از جنس اعتراض
چند سالي است که بيشتر کارهايت حال و هواي ضدعشقي پيدا کرده و خيليها هم به اين موضوع نقد دارند و حتي دستمايه ساخت جکها و طنزهايي هم در شبکههاي اجتماعي شده. چرا اينقدر روي خواندن اينجور تکستها تاکيد داري؟ اصلا اين قصه در زندگي تو وجود داشته؟ کسي بوده که ترکت کرده باشد؟
نه چنين کسي وجود نداشته. يکسريها انتقاد ميکنند و ميگويند کارهايت شبيه به هم است. من هم در جواب بايد بگويم که اگر شبيه به هم است پس چرا همهشان را گوش ميدهيد؟ من در کارهايم روي چيزهايي تاکيد ميکنم که در زندگي هر آدمي حداقل يک بار رخ داده و براي همين هم هست که مردم با آن ارتباط برقرار ميکنند. نکته ديگر هم اينکه من در اين سبک نوآوريهايي به وجود آوردم که مختص به خود من و استايل کاريام است. براي همين هم هست که کارهايم شنيده ميشوند.
حالا چه بين طرفداران يا منتقدان کارهايم. مهم اين است که کارم را همه شنيدند و اين به نظرم يعني موفقيت در کار چون حتما خلاقيتها و نوآوريهايي در کار بوده که شنيده شده است. الان هر روز هزار تا خواننده کار توليد ميکنند. چرا همهشان معروف نميشوند؟ چرا کار همهشان شنيده نميشود؟ حتي در سبک رپ هم همينطور است. ما چقدر رپر داريم؟ مطمئنا از خوانندههاي پاپمان بيشتر هستند. اما واقعا چند نفر از رپرهايمان معروف هستند و کارهايشان را همه شنيدهاند؟