اين روزها با يک جستجوي ساده نام يک خواننده معروف در اينستاگرام، اولين چيزي که توجه هر کس را به خود جلب مي کند، عدد کوچک تعداد فالوئرهاي اين ترانه سرا – خواننده به نسبت محبوب است اما نگاهي به کامنت ها حقيقتي را روشن مي کند؛ حقيقتي به نام تقلب که ابتدا در برنامه اي در يکي از شبکه هاي ماهواره اي رو شد و طرفداران و هواداران اين نويسنده و خواننده سبک رپ را آشفته و عصباني کرد. اينقدر عصباني که صفحه اين خواننده پر از ناسزاهايي تند و غيرقابل انتشار شد. پيام هايي که کمترين شان به کار بردن عنوان دزد و کلاهبردار است.
شاهکار بينش پژوه خواننده اي است که همين چند سال قبل با کلي سروصدا از ايران کوچ کرد تا شايد يکي شود عامه پسندتر از شادمهر اما حالا روزگارش خوب نيست و متهم شده به تقلب. اتفاقي که باعث ريزش هوادارانش شده است؛ چه در عالم واقع و چه البته در لايک هاي مجازي!
شاهکار بينش پژوه که با انتشار آلبوم اسکناس در سال 1383 و چند مجموعه شعر در ايران به شهرت رسيد و خودش را به عنوان پايه گذار اولين ارکستر موسيقي تلفيقي ايران (موسيقي سنتي و غربي) معرفي مي کند، اين روزها به خاطر يک تقلب از سوي بسياري رانده شده است. خيلي ها که فکر مي کنند جناب شاهکار با اين تقلب به شعورشان توهين کرده است!
تقلبي که در ساخت کليپ يکي از آهنگ هاي معروف اين خواننده صورت گرفته است برايش دردسري بزرگ به همراه داشته است. در ابتداي اين کليپ جمله Shahkar Binesh Pajooh and philharmonic orchestra in Barcelona به چشم مي خورد. سالني پر از تماشاگر و در اوج خوشي. تصاويري که نشان مي دهد شاهکار چه محبوبيتي دارد و شبي محشر را براي هوادارانش ساخته است.
تصاوير کنسرتي که در کليپ پخش مي شود قاعدتا بايد در بندر بارسلون اسپانيا و با همراهي ارکستر فيلارمونيک اين شهر ضبط شده باشد. سالن بسيار پر زرق و برق و با تعداد تماشاچي هاي بسيار! آنقدر که شايد براي هر کسي در نگاه اول سوال پيش بيايد اين همه تماشاچي – که اکثرا هم ايراني نيستند – براي يک خواننده ايراني؟
کليپ غرورآفرين از شاهکارهاي بينش پژوه به حساب مي آمد. فقط کمي صدا و تصوير با هم نمي خواند! اتفاقي که باعث شد يک راديوي فارسي زبان که اين ور آب فيلتر است در دل مصاحبه اش با شاهکار از او بپرسد: «جمعيت توي سالن اين کليپ واقعي هستند؟» بينش پژوه هم در پاسخ به سوال خبرنگار درباره همسان نبودن تصاوير و صداها گفت: «يک بار تصاوير را در کنسرت اصلي گرفتيم اما موفق نشديم صداي خوبي ضبط کنيم، بنابراين صدايي که قبلا در استوديو گرفته بوديم را روي تصاوير اصلي سالن گذاشتيم. يعني مجبور شديم باري ديگر در فضاي خالي سالن، همان اجرا را تکرار کنيم و بعد تصاوير را ميکس کرديم. براي همين احساس مي کنيد ريتم آهنگ و واکنش هاي جمعيت همخواني ندارند.»
شاهکار اينگونه اصرار کرده بود بگويد آن نوشته زير آلبوم که مدام از شبکه هاي ماهواره اي فارسي زبان پخش مي شد، واقعيت دارد. آقاي خواننده اما فکرش را نمي کرد براي همين چند کلمه، در همان شبکه هاي ماهواره اي، کسي پيدا شود و برود کلي کنسرت خارجي را زير رو کند و پي به حقيقتي عجيب ببرد؛ واقعيتي که همه روياهاي بينش پژوه را به باد مي دهد.
ماجرا خيلي ساده اتفاق افتاده بود. خيل عظيم تماشاچيان اروپايي که در آن کليپ هيجان زده مي شوند و بعضي جاها به خاطر شعرهاي نه چندان با ربط خواننده ايراني از جاي خود برمي خيزند، در اصل تماشاچياني هستند که به احترام نوازندگان قطعه اي از يوهان اشتراوس موسيقيدان معروف اتريشي از جاي برمي خيزند. اصلا سالني که در تصاوير نمايش داده مي شود، سالن Main Hall انجمن موسيقي وين است نه سالني در بارسلون! به همين سادگي شاهکار جديدي در موسيقي ايراني آن ور آبي اتفاق افتاده؛ يعني هواداران آقاي يوهان اشتراوس به سود بينش پژوه ضبط شده بودند!
اما اصل داستان چيست؟ در اصل کنسرت آقاي بينش پژوه، آنطور که شاهکار در کليپش آورده نه در بارسلون و نه در وين، جايي که هانس اشتراوس و هوادارانش با هم خوش بودند که در سالن کنسرت آرام خاچاطوريان در ايروان ارمنستان اجرا شده. بعد تصاوير مونتاژ شده در کنار هم قرار گرفته اند. خيلي ساده همه چيز اتفاق افتاده است. کنسرت شاهکار در ارمنستان برگزار شده، طرفدارانش از ارکستري در وين وام گرفته شده اند و نهايتا اسم کنسرت ترکيبي در کليپ شده است، بارسلون! حال با اين همه حقيقت جعل شده، هواداران خشمگين او به صفحه اينستاگرامش ريخته اند و آقاي دکتر را نواخته اند؛ اتفاقي که شايد هيچ وقت بينش پژوه باورش نمي شد.
