شهرام شکوهای درباره شایعات موجود پیرامون خوانندگان تیتراژ سریاله ای تلویزیونی گفت: باید توضیح دهم که برخی شایعات مبنی بر وجود نوعی مافیا در مورد خوانندگان تیتراژها را یک امر خیالی و غیر واقعی میدانم. اینکه یک خواننده باید در مافیای تیتراژ آشنا داشته باشد کاملا نادرست است. از طرف دیگر اصالت وجود چنین مافیایی از نظر من یک شایعه است. کارگردان یک فیلم قطعا به دنبال خوانندهای میگردد که بتواند کارش را موفق کند. به صدای خواننده توجه میکند و اگر به نظر او آن صدا روی کار بنشیند، از آن استفاده خواهد کرد. البته برخی دوستان که احساس میکنند کار در صدا و سیما میتواند در پیشرفت آنها تاثیر داشته باشد ممکن است با دستاندرکاران مجموعههای تلویزیونی ارتباط بزنند و مثلا بگویند فلان تیتراژ سریال را به من بدهید تا من هم در قبالش فلان کار را انجام دهم. مثلا بگویند مجانی میخوانیم.
اگر این شرایط برای شما پیش بیاید و مثلا کاری را ببینید که خواندن در آن میتواند به آینده شغلی شما کمک کند، از این پتانسیل استفاده نخواهید کرد؟
من ترجیح میدهم زمانی این اتفاق بیفتد که احساس میکنم صدای من میتواند به پیشرفت فیلم کمک کند و در اصطلاح روی فیلم مینشیند. مسلما وقتی این اتفاق بیفتد حالت مقابل کمک کردن صدای من به سریال هم وجود دارد و میتواند و آن سریال هم میتواند به من هم کمک کند. من دو بار تجربه خواندن تیتراژ را دارم که یکی از آنها مربوط به کار آقای لطیفی بود. این کار برای من خیلی خوب بود و به تازگی در حادثه تلخ فوت حجاج ایرانی از رسانه ملی دوباره پخش شد. این دوستان با وجود اینکه مرا دوست ندارند، بعد از آن حادثه تلخ و غمبار این اثر را که مربوط به سالها قبل است، در رسانه ملی پخش کردند. تیتراژ دیگری که خواندم مربوط به فیلم «به خاطر مونا» بود و به خاطر بچههای سرطانی ساخته شد. هر دوی این قطعات را به صورت دلی انجام دادم و از ته دل به خاطر این اتفاق خوشحالم.
آیا این امکان وجود دارد که اگر شما خودتان را مناسب خواندن تیتراژ یک مجموعه ببینید، این پیشنهاد از طرف صدا و سیما صورت بگیرد یا نه؟
همان طور که گفتم متاسفانه فعلا مرا در صدا و سیما دوست ندارند.
وقتی از این واژه استفاده میکنید، به نظر میرسد انتخابهای شخصی در این جریان دخیل است…
نه. منظور من این نیست اما پس از دو تیتراژی که برای تلویزیون خواندم تا امروز پیشنهاد کاری برای یک کار تلویزیونی نداشتم. من فعلا از این تریبون که میتواند تاثیر خوبی در تبلیغات هنرمندان داشته باشد، محرومم و هیچ اعتراضی هم در این مورد ندارم. این را هم بگویم که پیشنهاد نشدن تیتراژ پایانی را تبعیض نمیدانم چون بقیه دوستان دارند کار میکنند و به نظر میرسد سلیقه کارگردانهای سریالها با صدای من جور نیست. فکر میکنم این دوستان فکر میکنند که من لیاقت خواندن تیتراژ فیلمهایشان را ندارم.
زمانی برای عاشقی، نخستین سریالی بود که شما در آن خوانندگی تیتراژ پایانی را به عهده داشتید. چطور شد در آن کار حضور داشتید؟
راستش در ابتدا قرار بود قطعه «ای عاشقان» که برای سریال زمانی برای عاشقی به عنوان تیتراژ پایانی مورد استفاده قرار گرفت، با یک تنظیم متفاوت در آلبومم جا داده شود. تنظیم آن کار در ابتدا فلامنکو بود و نوع خواندنش هم خیلی فرق نمیکرد، البته غیر از جاهایی که خیلی آوازی شده بود. ما در آن کار از ساز ترومپت برای القای فضای محرم استفاده کردیم و در انتها با کری که همراه میشد در فضای دشتی یک قسمت آوازی داشتم.
وقتی پیشنهاد ساختن و خوانندگی یک قطعه برای سریالی را که بنا بود در ماه محرم پخش شود به شما دادند، چه کردید؟
در مورد آن کار هم تنها به من گفتند آهنگ یک تیتراژ است و بنابراین موقعی که میخواستم بسازمش اطلاعات دیگری نداشتم. اما وقتی به دفتر آقای محمدحسین لطیفی رفتم و داستان سریال را شنیدم و از سوی دیگر اعتقاد اعضای گروه خاصه آقای قائمیان را با چشمان خودم دیدم مشتاق شدم تا انجامش دهم. از گذشته هم علاقهمند بودم تا کار تاثیرگذاری با این حال و هوا انجام دهم. نوحهخوانی و حضور در هیات و مسجد به همان دلیل که دوست نداشتم از کارم برداشت دیگری بکنند، برایم ممکن نبود و خب این بهترین فرصت برای انجام کاری بود که دوست داشتم انجامش بدهم، اصلا هم به دنبال این نبودم که با چنین کاری وجهه خاصی برای خودم بسازم. راستش آن کار هم خیلی مناسبتی نبود، داستانش را در فن پیچ فیسبوکم نوشتهام که نشان میدهد چقدر کار متفاوتی بود و در نهایت هم به عزاداران حسینی تقدیمش کردم.
شاید عده زیادی از مردم کار شما در سریال آقای لطیفی را به خوبی به یاد داشته باشند. اما آن کاری را که برای کودکان سرطانی اجرا کردید چندان در خاطرهها نمانده است. آیا میتوانید در مورد «به خاطر منا» کمی توضیح دهید؟
این سریال قرار بود در ابتدا تلهفیلم باشد و کل درآمد حاصل از آن به بیماران سرطانی اهدا شود. این کار را حدود دو یا سه سال پیش خواندم و آن را خیلی دوست داشتم. همان طور که گفتم دو تیتراژی که تا امروز برای فیلمهای تلویزیونی خواندم کارهایی با حال و هوای بسیار جالب و در اصطلاح دلی بودند. امیدوارم این فضا را دوباره تجربه کنم.
منبع : اعتماد
برای دسترسی سریع به آهنگهای جدید و اخبار به کانال تلگرامی گانجاموزیک بپیوندید.
Telegram.me/Ganja2Music