Fateh Nooraee – Dige Tamoomeh

دیگه تمومه چشم انتظاری
همه فهمیدن دوسم نداری
گل تو خشکید آیینه یخ زد
تو خوب قصه من آدم بد
از تو فقط موند موی سپید و
دلم نلرزید هر چی که دیدو
از من فقط موند یه یادگاری
همون دلی که دیگه نداری
آیینه ساختم از اونی که نیست
خیس میشم زیر بارونی که نیست
اگه تو نیستی خدا با منه
نبودنت رو سایه میزنه
سایه میزنه
بعد از تو میخندم همین
چشمامو میبندم همین
به تو نه که یه روزی بیای
میگم که شرمنده م همین
بعد از تو میخندم همین
چشمامو میبندم همین
به تو نه که یه روزی بیای
میگم که شرمنده م همین
آیینه ساختم از اونی که نیست
خیس میشم زیر بارونی که نیست
اگه تو نیستی خدا با منه
نبودنت رو سایه میزنه
سایه میزنه
بعد از تو میخندم همین
چشمامو میبندم همین
به تو نه که یه روزی بیای
میگم که شرمنده م همین
بعد از تو میخندم همین
چشمامو میبندم همین
به تو نه که یه روزی بیای
میگم که شرمنده م همین