چقدر حرف دارم که باید بگم
چقدر حرف داری که باید بگی
تو سنگه صبورخواستی شونه هام
میدونم گله داری از زندگی
چه کوتاهه دست من از دامنت
چه دیواری از فاصله ست بینمون
تو بارون دلت خواست که چشم من
فرستاده ابراشو تو آسمون
سرک میکشم تا ببینم کجاست
یه سقفی که امنه واسه بودنت
یه بغضی تو حرفم نباشه یه وقت
که زخمی شه از گریه ی من تنت
کجا میبری عشقمو با خودت
دارم دوره دنیا قفس میکشم
تو هر جا بری تویه قلبه منی
نفس میکشی که نفس میکشم
خدا رو اگر شکر میکنم
واسه چشمهای قشنگه توئه
به این دستایی که بخشنده ان
بگو دست من زیر سنگه توئه
چه جایی گره خورده تقدیر من
میونه شبه تار موهای تو
مبادا منو وا کنی از سرت
نباشم من از آرزوهای تو
نباشم من از آرزوهای تو
نباشم من از آرزوهای تو
سرک میکشم تا ببینم کجاست
یه سقفی که امنه واسه بودنت
یه بغضی تو حرفم نباشه یه وقت
که زخمی شه از گریه ی من تنت
کجا میبری عشقمو با خودت
دارم دوره دنیا قفس میکشم
تو هر جا بری تویه قلبه منی
نفس میکشی که نفس میکشم
