Dr Dan Sebastiansen – Tire Negahet

تیر نگاهت
تیر نگاهت بنشست به دل٬عاشق من
با یه نگاهی
صورت ماهت، شد روشنی
هر شب من و رفته سیاهی
از کوی دل من گذر کن
فریاد بزن شهر و خبر کن
بر این دل دیوانه نظر کننننننننننن
در تاب و تبم در عجبم از دل زارم
جز فکر تو‌من در سر خود هیچ ندارم
تنها تو‌بمان نیمه جان ، حال خوشم باش
تو‌دلبر زیبا روی عاشق کش من باش
در تاب و تبم در عجبم از دل زارم
جز فکر تو‌من در سر خود هیچ ندارم
تنها تو‌بمان نیمه جان ، حال خوشم باش
تو‌دلبر زیبا روی عاشق کش من باش
یک باغ پر از سیب انگاری رو لب هاته
صد خوشه گندم در پیچک موهات
من بی خبر از هر چه که هست مست تو ام یار
عاشق شدم و قلب منو کم بده آزار
در تاب و تبم در عجبم از دل زارم
جز فکر تو‌من در سر خود هیچ ندارم
تنها تو‌بمان نیمه جان ، حال خوشم باش
تو‌دلبر زیبا روی عاشق کش من باش
در تاب و تبم در عجبم از دل زارم
جز فکر تو‌من در سر خود هیچ ندارم
تنها تو‌بمان نیمه جان ، حال خوشم باش
تو‌دلبر زیبا روی عاشق کش من باش