Dey – Fardaye Talayi

میبینمت وقتی که نور میشه پیدا
وقتی این ابرای غمگین آسمون میره کنار
جوونه میزنه دوباره عشق توی این خاک
رویاهامون جون میگیره نمیمیره پشت پلکا
قرارمون برای فردا
وقتی تموم میشه همه دردا
ولی بعد این روزای سنگین
قول بده باشی هنو سرپا
سر سبزه فریه سیزن بعدی
بهاره بعد این سرما
باید جنگید از جون گذاشت باید تو این روزا باشی سرباز
تو خونمونه یه تومور بدخیم
remedy میشه اگه یکی شیم
اگه هر کی نره یه راهه سولو
کناره هم میشیم یه تیم دیو
به امید رهایی به امید رهایی
همتون دعوت خونه من برا جشن فردای طلایی
میبینمت وقتی که نور میشه پیدا
وقتی این ابرای غمگین آسمون میره کنار
جوونه میزنه دوباره عشق توی این خاک
رویاهامون جون میگیره نمیمیره پشت پلکا
رنگی کول میشه تهران
گرافیکی تر از توکیو
مستیم چت تو کاف ها سرو میشه مارتینی و کونتریو
کنسرت توی برج
چال نمیکنی رویاهاتو رو دود گل
میشه پل زد تا آرزو عقده ها نمیکنه دیگه تو رو خل
میده فیفتی شیدو شبکه دو
نگا میکنی با بیبیت
اگه نبودم بهش بگو حتما که این روزارو دی دید
دختیا توصفه ربان سبز و دایی میکنتش قیچیش
اگه نباشه باور تو پشته اینا
چیزی به جز یه بیت نی په باورش کن