متن ترانه هستیار بارون هواتو کرد
قرار بود ماله هم باشیم
قرار نبود بیاد روزی که مال هم یه رویاشیم
دوتا رودخونه ی وحشی قرار بودش که دریاشیم
ببین نفرین به این دنیا نزاشتش من و تو ماشیم
به این دلتنگی وابستم
نشستم کنج این خونه درارو رو همه بستم
یه پروانه تو قابه که پریده از کف دستم
شدم دلتنگ اون روزی که گفتم تا تهش هستم
پاییز چشممن بارون هواتو کرد
باریدم و حاله داغون هواتو کرد
طفلی ببین قلبه مجنون هواتو کرد
چشم حسودا چه با من چه با تو کرد
گذشت از این عشق. خیلی نفس گیره
زنده نمیمونیم وقتی نفس میره
کبوتره بختم تا از قفس میره
از دست من هم هر چیزی که هست میره
دیگه نفس میره...
سلام داداش امیدوارم همیشه تو کارت موفق باشی