متن ترانه مهرشید حبیبی و علی سلیمی مثل هیچکس نبودم
یادته بهم میگفتی مهرشید عشقم
من مثل تو هیچکسو هیچ جا ندیدم
از اون مدلا نبودم بگم کجایی دقیقا
اصلا نفهمیدی تو رابطه به چی تشنس
من ارزوم بود یه بار بگی عشقم
تو نمایش چشمات درگیر طلسمم
من میخوندم برات تو خندیدی به حسم
بهم بگو اخر اون خنده هات چی شد
تو رفتی من شکستم صحنه خالی شد
از این شهر ریزش بارون بیزارم
وقتی نیستی پیشم یه اهنگ اروم میزارم
به خودم میگم باید تمومش کنی
تو ذهنم هزار تا قانون میزارم
ولی نمیتونم وقتی میبینمت
وقتی گل منی و بقیه میچیننت
یه تار موتو به کل عالم ندادم
ولی همه میگن روی فاز پیچیدنه
اصلا از این به بعد باید باشی که چی
من میرم شاید رازی بشی
نه با چه زبونی باید بفهمی
نباید با هرکی قاطی بشی
یه روز دنیامو رنگی کردی
خط قرمزا رو رد میکردیمو
من یه ادم سیاستی بودم
تو قول داده بودی که برمیگردی
من مثل تو هیچکسو هیچ جا ندیدم
از اون مدلا نبودم بگم کجایی دقیقا
من یه دنیا عشق از تو طلبکار بودم
نه پی دختر نه پی طرفدار بودم
من قول برگشتتو به خونه دادم
تو یکی بودی شبیه خونوادم
دیدی یه وقتایی یه دردایی سنگینی میکنه
ضربه میزنه به جون ادم
ماها عشقو کنار همدیگه حس کردیم
ماها جفت هم بودیم دو تا اسفندی
بگو چی شده چرا پا پس میکشی
چرا بهم میگی دیگه قسمت نیست
بگو بیمعرفت بی من کجایی کوشی
من نگرنتم چرا نمیگیره گوشیت
تو قول داده بودی که کنارم باشی
فقط واسه من لباس سفید بپوشی
اصلا از این به بعد باید باشی که چی
من میرم شاید رازی بشی
نه با چه زبونی باید بفهمی
نباید با هرکی قاطی بشی
یه روز دنیامو رنگی کردی
خط قرمزا رو رد میکردیمو
من یه ادم سیاستی بودم
تو قول داده بودی که برمیگردی
من میرم شاید رازی بشی
نه با چه زبونی باید بفهمی
نباید با هرکی قاطی بشی
یه روز دنیامو رنگی کردی
خط قرمزا رو رد میکردیمو
من یه ادم سیاستی بودم
تو قول داده بودی که برمیگردی