Amir Hossein Esmaeilzadeh – Doustet Daram

خیلی وقته تو روزام دنبال ستارم
ولی وقتی دیدمت فهمیدم خورشید ستارست
یه چیز عجیبی توی چشمای نامردت بود
دلمو گرفتی انگاری گیره تو تار عنکبوت
همش جلو چشامی تو کل لحظه هامی
چرا نمیگم دوست دارم تموم شه تنهاییم
دوست دارم خودت میدونی معلومه
دیوونه ی دیوونه بازیاتم دیوونه
دوست دارم من خیرم بهت چند وقتیه
امیر بگو بهش چرا انقده میترسی
من یه دیوونم که عمری دنبالت بودم
پس چرا میترسم بگم میخوامت باروحم
ستاره ی من رویای من دنیامی اره
همون خورشیدی که میکشت مهتابو تو ساحل
تو همون روزی که دیدمت با چشام
بخودم گفتم همونی که میخوام
نمیدونی چقدر منتظرت بودم
که بیای و بشی همه ی وجودم
چی میشد باشی و نچرخه ساعت
خیلی وقته دلو خالی کردم واست
هیچکیو نزاشتم بیاد تو قلبم
چون کرده بودم به تنهایی عادت
بیا که افسانمون دیگه شروع شد
بیا از همه روزام حذف کن غروبو
بیا و کامل کن این احساس خوبو
همه ی قافیه هام واسه تو بود
دوست دارم