Hossein Abbaspour – Harfaye Barooni

دارم میسوزم از آهی که تو انداختی بجونم
با این حالم عجیبه که دوباره از تو میخونم
میخونم از تو که یک روز تموم زندگیم بودی
قرار من یه عمر بودو قرار تو به این زودی
نفسهام به تو زنجیرنو به مرزی تو گلوم بندنو
ببین حتی نباشی هم نفسهام به تو پابندن
چشام خیره به عکس تو چشام بدجوری م
چشام با اینکه نیستی باز
به عکس تو وفادارن
به عکس تو وفادارن
بکش دست رو دل شب هام روی این حرفای بارونیم
بیا تقدیرو با من باش و بشین رو قلب پیشونیم
شبهام خالی شدن از عشق بیا و دلنوازی کن
بیا حتی اگه میخوای با احساسم تو بازی کن
چه حسی دارم این روزا توی این حال و هوایی که تو نیستیو
دلم میگه که دیدار تو نزدیکه
میخوام باور کنم هستی میخوام اما نمیتونم
دارم میسوزم از آهی که تو انداختی بجونم
نفسهام به تو زنجیرنو به مرزی تو گلوم بندنو
ببین حتی نباشی هم نفسهام به تو پابندن
چشام خیره به عکس تو چشام بدجوری میبارن
چشام با اینکه نیستی باز
به عکس تو وفادارن
به عکس تو وفادارن