Emran – Del Del Nakon

بازیم دادی چرا من
من که بد نبودم
ببخشید اگه کسیو نداشتم
اگه بازیتو بلد نبودم
به اون میگی یا نه
داری حرفای منو به اون میزنی
چشمای تو حق من بود
این خوشیا رو مدیون منی
دل دل نکن به دلم افتاده که دل میکنی
دل دل نکن این خوشیا رو مدیون منی
مدیونمی واسه حال خوبی که با اون داری
مدیونتم واسه حال خرابم و شب زنده داری
دل دل نکن
لعنت خدا بودی کاش
خدا لعنتم کنه دوباره
پیش هر کی هستی باش فقط
فقط یه مرد تموم شبو بیداره
من بعد تو دیگه هیچوقت عاشق نمیشم
اینقد پاش واستادی که افتادی از چشم
به احترام بیست و چند سال اشکم
سیگارو ترک کردم دوریتو میکشم
یادش بخیر شبا میخوابیدم
هر شب با این شعرا صدبار مردم
دستاتو میگیره من که مچتو گرفتم
بد تا کردی چروک خوردم
صدات تو گوشمه هنوزم
نیستی ببینی چی اومده به روزم
زیاد سخت نگیر قصه همین بود
تو بریدی من نتونستم بدوزم
من که خودت بودم چطور از خودت گذشتی
ببین چی به سرم اوردی مشتی
میدونی زمین اونقدام گرد نیست
اخه تو که رفتی برنگشتی
میبینی هر روزم بدتر از دیروزه
هر صدای پایی چشامو به در میدوزه
وقتی بودی یه چی دلمو میسوزوند
از وقتی رفتی چشام میسوزه
بی معرفت کجا رفتی بدون من
لبات به جون اون افتاد دردت به جون من
لعنت به این شهر از اینجا میرم
چقدر ادمای شهرو با تو اشتباه بگیرم
تو که میدونستی بشکنم چی میشه
تو که میدونستی حسودم حسود
بیچاره مادرم که هیچوقت نفهمید
اشکام از رو دندون درد نبود
اگه دوست داشتم اگه دورو بودم ببخش
اسمت کافیه منم اشک دم مشک
و گریه چشارو خوشگل میکنه
اخه هر شب چشامو غسل میدم با اشک
یعنی اون حرفارو داره به کی میگه
هنوزم عشقی اما واسه یکی دیگه
یه عمری سوختم ولی نیومد به چشم
انبار باروتم کبریتو بکش
دل دل نکن به دلم افتاده دل میکنی
دل دل نکن این خوشیارو مدیون منی
مدیونمی واسه حال خوبی که با اون داری
مدیونتم واسه حال خرابم و شب زنده داری