Gen-Z – Ye Marde Tanha

یه مرد تنها میزنه پرسه شب تو هرجا
بیشتر میشنوه کم شه حرفاش حرف نمیزنه
با این که حرف حق داشت چند صباحی زندگی واسش نیست
دو راهی نفس کشیدنش هم نیست
گواهی از زنده بودنش هک شده همیشه
اخم رو صورتش ولی پرخاش نمیکنه
مست گرچه به حرکاتش نمیخوره
چهرش مصممه از تو مشوّش مقصد معینِ رسیدن
مشخص نیست دیگه واسش زندگی سراسر ریسک بوده
تا تهش پس تا تهشو دیده تنهای چون
بی دلیل تاوانِ تنوع طلبیِ عشقشُ میده
میگن زندگی قشنگه ! از زندگی فقط رویِ زشتشو دیده
خستگی رخنه کرده توش
گم شده تو شهر ولی دوست داره ول بگرده توش
خستس از آدم های ژنده ی کم فروش
نفرت داره از تک تکشون
از همه ی اونایی که واسه پیشرفت میمالن
از قسمت مینالن از تکرار خستن
از تغییر میترسن چقدر بی مصرفن
این عوام لعنتی میخواد نباشه دیگه
بعد از این تو اجتماعی که پر از عوامِ
پر از سرابِ پر از کلاف سردرگمِ همه این فکر ها سر در
د شده واسه همینه همیشه سردرگمِ غرق در ...
سردرگمِ سختی های راهش رو رد کرد
خودش یاد گرفت فقط سر خم کنه گوش
به ندای قلبش کنه عشق بالاسری رو درکش کنه
حالا که بدنش پر ترکش شده خاطرات نمک زخمش شده ،
رسیده به ایستگاه آخر وقت تصمیمِ باید بجنگه با که ببینه مرگشُ با ترس