تا تن ز تنم کندی پاییز شدم نامرد
نقاشی رگهامه رو کاشی حمامم
پاییز پدر نامرد رخنه به نبودت کرد
سیگار لبالب شو آتش زدو مودم کرد
درد همه دنیا لبهای کبود تو
تو کافه تنهایی لبخند به نبود تو
از فکر تو بر تختش از جسمی که عریان شد
آن تن که از آنم بود همبستر تهران شد
رد پاهات روی تقدیرم عطر تندت روی هر لباسم
چیزی نزده تو هپروتم محو تو همه هوش و حواسم
خیره تو نگاه یه غریبه میبینم تو رو توی مسیرم
کار هر روزم شده یه چند وقتی با شهر تو رو اشتباه بگیرم
میخونم تو رو تو هر رمان میشنوم تو رو تو آهنگمون
همپرسه گی با صدای قمیشی خاطره بازی بپاییز و بارون
میدیدم توو سینم اون نقش شاه شاه پاییز تو نتم
لب میدوزم از فکرت از حسی که یه رازه
فریاد زدن اسمت رو تخت زن تازه
بی خاطره از هر زن تا درد تو برگشتن عشقت رو دارم
درد همه دنیا لبهای کبود تو
تو کافه تنهایی لبخند به نبود تو
از فکر تو بر تختش از جسمی که عریان شد
آن تن که از آنم بود همبستر تهران شد
_178.jpg "Shayan – Gom (Ft Mehdi Dote)")
