حفره ها بيشتر به چشم مي آيند و
شاعران در نبودن چشمگير ترند…
به افشين يداللهي
سهم هنرمند از زندگي آدمها، لحظات مغتنم يگانگي روح و جسم است …وقتي بي اختيار دستت را روي قلبت مي گذاري يا به پيشاني ات نزديك مي كني و يا با انگشتانت ضرب آهنگ صداي نت را همراهي مي كني، درحقيقت سهم شاعر را به حساب زندگيت مي ريزي ، سهمي كه در جهان تو مجهول است ، نه احصا و نه ابتياع مي شود، نه در شماره مي آيد و نه نقدا محاسبه مي شود، اما جريان دارد، مثل زمان ،مثل هوا، مثل زندگي كه نزديك توست و تو فكر مي كني بايد باشد…
ترانه ها، زمزمه ي كلماتي ست كه آدمهاي معمولي از كنار هم چيدنشان عاجزند ، اما هيجان همنوايي با آنها روح و جسمشان را ممزوج مي كند…
شاعر از خوشي هاي عالم توست ، از لذايذ زيست زمانمند و معين تو ، روح ناتوان تو اگر كلمات شاعر نبود در عسرت و رنج و بي تكليفي رها بود .
شاعر كه بميرد ،صدايي از جهان كم مي شود و رازهايي پنهان مي ماند و حرفهايي نگفته ، مرگ شاعر پايان بخشي ازخوشي ها ي جهان است…
شاعري كه ديروز بين آهن پاره هاي ابزار زيست در جهان مدرن له شد ، بخشي از خاطرات شما بود، ملايم و طناز ، آرام و امن ، مالك لبخند اول پيش از سلام و تبسم آخر ، پيش از وداع ، صلح بان و آشتي جو ، نازك و ظريف و راهگشا و چاره گر .
از او جز نيكي نشنيدم و نديدم ، از شاعري رفته رفته به ضرورت تصنيف و ترانه در حيات بشر امروز پي برد و در علم عروض و ايقاع مجرب شد ، تلفيق و آراستن كلام و چاشني عرفاني كم رنگ در ترانه هاي معنوي نه چندان كه پيچيده و عامه گريز باشد و غناي تغزل و حماسه در وطنيات و جوش عاطفه در عاشقانه ها .
معلم و مربي و مدير و مرجع جوانان جوياي ترانه و تصنيف بود و امين خانه ي ترانه و دوست من در ميداني كه آشفته و پر رهرو بود ، فانوسي كه اطراف واطرافيانش را به نظر مي آورد و روح پذيرنده اي كه سبك بود و سبكبار .
حفره ها بيشتر به چشم مي آيند و شاعران در نبودن چشمگير ترند…
برای دسترسی سریع به آهنگهای جدید و اخبار به کانال تلگرامی گانجاموزیک بپیوندید .