Mohammad Javad Bahiraei – Yaghma

ای دل ریش مرا با لب تو حق نمک
حق نگه دار که من میروم الله مرگ
تویی آن گوهر پاکیزه که در عالم قدس
ذکر خیر تو بود حاصل تسبیح ملک
در خلوص منه طرح هست شکی تجربه کن
کز ایار سر خالص نشناسد چو محک
گفته بودی که شوم از تو دروست بدهم
بعد از حد بشد و ما نه دو دیدیم نه یک
بگشا قصه ی خندان و شکر ریزی کن
خلق را از دهن خویش مینداز به شک
چرخ بر هم زنم از غیر مرادم گردد
من نه آنم که زبونی که شود چرخ فلک
ای دل ریشه مرا با لب تو حق نمک
حق نگه دار که من میرم الله مرگ
تویی آن گوهر پاکیزه که در عالم قدس
ذکر خیر تو بود حاصل تصبیح ملک
در خلوص من طرح هست شکی تجربه کن
کز عیار سر خالص نشناسد چو محک
گفته بودی که شوم مست و دروست بدهم
بعد از حد بشد و ما نه دو دیدیم و نه یک
بگشا قصه ی خندان و شکر ریزی کن
خلق را از دهن خویش مینداز به شک
چرخ بر هم زنم از غیر مرادم گردد
من نه آنم که زبونی که شم از چرخ فلک