menu

دانلود آهنگ شهاب رنجبر به نام منظومه دور

Download Manzoomeye Door a Track By Shahab Ranjbar
252722 Views / Artist : Shahab Ranjbar

Shahab Ranjbar - Manzoomeye Door

Release Time : خرداد , 13 , 1397

Lyrics : Shahab Ranjbar
Music : None
Arrangement : None
Mix & Mastering : None
favorite_border
1310 likes


downloading Download Mp3 320 kbps downloading Download Mp3 128 kbps
/
Related Posts
You Are Looking To The Related Posts Here open_in_new
متن ترانه شهاب رنجبر منظومه دور

آمد از آنور منظومه دور
مردی از جنس بشر یکسره نور
آمد از آنطرف ماه و همه اخترها
آتشی بود که زیر همه خاکسترها
قد او سروترین دسته گل باغ بهشت
وخداند به پیشانی این سرو نوشت
برو که غائله ها را به خودت ختم کنی
و خداوندی ما را به خودت ختم کنی
گفته خالق که به دنیا بدهد جاهو جلا
آمده تا بشود آیینه ی نور خدا
گفتش ای ماه خدا پیشه ی خورشید جبین
بعد از این باش نماینده ی ما روی زمین
برو که غائله ها را به خودت ختم کنی
و خداوندی ما را به خودت ختم کنی
برو که راه بشر تا به خدایش ببری
برو که نام خدا تا به صدایش ببری
تویی آن سیب که در طالع آدم افتاد
وصلیبی که به پیشانی مریم افتاد
پسر نوح نبودی که بر کوه نشست
تا که نفرین تو در معبد هر کائن هست
یوسف از عشق تو در ظلمت چاهی افتاد
یونس از شوق تو در معده ی ماهی افتاد
زن ایوب نبودی که از موش گذشت
و خلیلی که زد از آتش خاموش گذشت
زن ایوب نبودی که از موش گذشت
و خلیلی که زد از آتش خاموش گذشت
زیر چاقوی تو یک شهر ذبیح الله اند
مردم از آنچه دلت خواسته ناآگاهند
تو نباشی همه ادیان خدا تعطیلن
کعبه ها منتظر یورش صدها فیلن
تو نباشی که مسیحی به ثریا نرسد
پای موسی که دگر بر تن دریا نرسد
تو نباشی که سلیمان به مقامی نرسد
خضراز آب حیاتش که به کامی نرسد
تو نباشی همه دنیا به خدا گمراهند
مردم از عدل و عدالت همه ناآگاهند
صبر یعقوب نباشی به خدا سر برود
قصه ی عشق زلیخا ز سرش در برود
تو نباشی به سر شهر ستم می آید
تو نباشی به سر شهر ستم می آید
هربلایی به سر باغ ارم می آید
تو نبودی که برادر به برادر دشنه
شده قابیل به کشتار برادر تشنه
تحت فرمان تو موسی به عصا چیره شده
زندگی در نظر سامریان تیره شده
نامت از روز ازل روی زبانم جاریست
زخم تو بر دل هر ابن زیادی کاریست
تویی حیدر که به هر خیبر غم می تازد
که هزاران سده هر شاه به وی می بازد
تویی آن نور در ظلمت شبها جاریست
تویی آن عشق که در سینه ی طاها جاریست
تویی حیدر که به هر خیبر غم می تازد
که هزاران سده هر شاه به وی می بازد
تویی حیدر

اشتراک در
اطلاع از
0 Comments
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها