Sajad Zahedi – Cheshmaye To

از این همه شکستن باید بگم بریدم من خیلی وقته خستم آخه خوبی ندیدم
اونکه دلش باهام بود دنیاش بی ادعا بود چه زود ازم بریدو رفتو توو خاطرات موند
یادمه چشمای تو واسم از حسی میگفت حسی که قلب منو به ی دنیایی میبرد
یادته دنیای ما مثه این روزا نبود حرفامون یکی بود و دلامون جدا نبود
این همه راه اومدم تا که دستاتو بگیرم به تو گفتم میمیرم اگه چشماتو نبینم
رفتیو رفتن تو دیگه واسم گریه نداشت آخه فهمیدم که قلبت با قلب من کاری نداشت
یادمه چشمای تو واسم از حسی میگفت حسی که قلب منو به ی دنیایی میبرد
یادته دنیای ما مثه این روزا نبود حرفامون یکی بود و دلامون جدا نبود
هنوزم عطر تن تو توی خونمون میپیچه چه کنم پیشم تو نیستی
بی تو دنیا واسم هیچه هنوزم مثه قدیما واسه ی چشات میمیرم
میدونم برمیگردی شاید اون روز دیگه پیرم