Farshad Bazargan – Ghalb Sabor

قلب صبور و ساده ام چندیس بی طاقت شده
پلنگ چشم خیس من با ماه هم صحبت شده
دنیا بدون چشم تو یک قطره ی بیهوده بود
قلبم بدونه عشقتو در بغض شب فرسوده بود
حالا که پیشمی چه خوبه حالم همین از کل دنیا بسه واسم
اگه صد سال دیگم بگذره باز فقط پیش تویه هوشو حواسم
حالا که پیشمی چه خوبه حالم همین از کل دنیا بسه واسم
اگه صد سال دیگم بگذره باز فقط پیش تویه هوشو حواسم
فقط پیش توه هوشو حواسم
اسیر عشقتو همه وجودم جز تو کسی به چشم من نیومد
کور شدم شبم به گریه سر شد که جدایی از تو نه دگر نباید
مالک جانو دل من بمانو کنار من بخندو زندگی کن
هیچ بجز تو در دلم نخواهم خدا تویی به عشق بندگی کن
حالا که پیشمی چه خوبه حالم همین از کل دنیا بسه واسم
اگه صد سال دیگم بگذره باز فقط پیش تویه هوشو حواسم
حالا که پیشمی چه خوبه حالم همین از کل دنیا بسه واسم
اگه صد سال دیگم بگذره باز فقط پیش تویه هوشو حواسم
فقط پیش توه هوشو حواس