Morteza Sarmadi – Ye Nakh Sigar

از اون خونه که با دست خودم ساختم گریزونم ی جایی اشتباه کردم کجا بودو نمیدونم
تموم نعره های من ی بغضی پشتشون حبسه
بیا عبرت بگیر از من که حالم واسه تو درسه
نفس که میکشم انگار هوا مه میشه توو سینم بجز این دود وامونده دیگه چیزی نمیبینم
داره از دست من میره زنی که عاشقش بودم
میخوام مانع بشم اما سراپا گیر این دودم
میخوام بازم خودم باشم بسازم باز دنیامو باید برگردم از این راه ببینم رنگ رویامو
یهو دستی رسید و من تموم حالمو باختم
بلندم کرد و با مهرش دوباره خونمو ساختم
حالا که خوبه این حالم چقد مدیون اون هستم همونی که نجاتم داد گذاشت دستاشو توو دستام
یهو دستی رسید و من تموم حالمو باختم
بلندم کرد و با مهرش دوباره خونمو ساختم
حالا که خوبه این حالم چقد مدیون اون هستم همونی که نجاتم داد گذاشت دستاشو توو دستام