بارون که میباره بهم میریزه
اعصابم تقصیر بارون نیست من چند روزه بی تابم
هر شب که بی تو میگذره روزای بعد تو با زور دار و دوا و قرص میخوابم
از بس که چشمم گشت دنبالت همه مردم با طعنه چشمای منو با دست نشون میدن
خیلی پیاده راه رفتم زیر این بارون ای کاش میشد لحظه ای حالم رو میدیدن
افکار من بدجوری آشوبه تو درکم کن چند روزه حتی با خودم هم بی جهت قهرم
هر صبح به عشق دیدن تو میزنم بیرون هر شب میبینم بیخودی آواره ی شهرم
پس کوچه ها و سنگ فرشا
خسته اند از من بی تو تمام شهر از من سخت بیزاره
تا روزی که برگردی منم اشک میبارم اینجوری بارونم دیگه تنها نمیباره
بارون که میباره بهم میریزه اعصابم تقصیر بارون نیست من چند روزه بی تابم
هر شب که بی تو میگذره روزای بعد تو با زور دار و دوا و قرص میخوابم
افکار من بدجوری آشوبه تو درکم کن چند روزه حتی با خودم هم بی جهت قهرم
هر صبح به عشق دیدن تو میزنم بیرون هر شب میبینم
بیخودی آواره ی شهرم
بارون که میباره بهم میریزه
اعصابم تقصیر بارون نیست من چند روزه بی تابم
هر شب که بی تو میگذره روزای بعد تو با زور دار و دوا و قرص میخوابم
از بس که چشمم گشت دنبالت همه مردم با طعنه چشمای منو با دست نشون میدن
خیلی پیاده راه رفتم زیر این بارون ای کاش میشد لحظه ای حالم رو میدیدن
افکار من بدجوری آشوبه تو درکم کن چند روزه حتی با خودم هم بی جهت قهرم
هر صبح به عشق دیدن تو میزنم بیرون هر شب میبینم بیخودی آواره ی شهرم
پس کوچه ها و سنگ فرشا
