Hessam Arian – Be Vaghte Virani

رفتی ،چه بگویم به دل زارم
رفتی ،چه کنم با تن بیمارم
سخت است،که بدانم تو خبر داری
اما، به هوایم نکنی کاری
نمیشناسمت از کی تو اینچنین گشتی
تو خنده رو بودی پس چرا غمین گشتی
تورا که بی خبرم من ولی برای دلم
تو اولین بودی یار آخرین گشتی
اگر جفا کردم،اگر خطا کردم
مرا ببخش اما ،تو همه جفا کردی
تو خود نمیدانی خدا که میداند
به وقت ویرانی ،مرا رها کردی
گاهی که دلم از همه میگیرد
خواهم که کسی دست مرا گیرد
آرام ،بنشیند به کنار من
باشد ،همه ی صبر و قرار من
میسوزم و میسازم
غم گشته هم آوازم
دربازی این دنیا
هر ثانیه میبازم
تا بوده همین بوده
این قصه چنین بوده
غم با دل زار من
هر لحظه عجین بوده
اگر جفا کردم،اگر خطا کردم
مرا ببخش اما ،تو همه جفا کردی
تو خود نمیدانی خدا که میداند
به وقت ویرانی ،مرا رها کردی