مشتی کجایی بندارو ببینی
مشتی کجایی اشکارو ببینی
ندامته ته چشه اشرارو ببینی
و عاقبته عشقلو فریادو ببینی
تو نفرتو ببینی و خفتو ببینی
مغز رد ملتو ببینی
دستای آلوده به خونو آلوده به پول
همه کله ها گیج و توی خونا اتانول
ا خر پول و قاتل پره توی سلول
بین هر حسرت بندیا بزار ویرگول
یکی حسرت نوازش بادو میکشه
یکی حسرت ستاره و ماهو میکشه
یکی حسرت نگاهه مادره پیرو
یکی حسرت یه لقمه نون و پنیرو
لای همدیگه میبینی تو صغیر و کبیرو
اینجا سلاام بکنی همه تهتو میخونن
دندوناتو میشمرن اشهدتو میخونن
اینجا همه گرگن هرکی پلکش پرید
یکی از جاش پرید و دو چشمشو درید
اینجا جاییه ک همه توش لقب دارن
اینجا هوای هم دگ رو ازعقب دارن
اینجا دس بدی دگ انگشتی نداری
دست یکیشون آلوده ب خون زنشه
زنه تا ب خودش اومد دید بیهوشه
تیکه تیکش کرد و ریخت یه گوشه
یکی رابطه داشته با خواهر زنش
دستش رو شدو فهمید مادر زنش
اینم تو اوج استرس رسید به سرش
اینجا توله گرگ شیره نرو درس میده
اینجا دندوناتو میشمرن مرتیکه
اینجا گنده لات محل داره ظرف میشوره
منم منم تورو مث توله سگ میشونه
اینجا حیات وحش میشه نصفه شباش
همه دندونا زرده و چشما سرخ
روح نمیبینی حتی ته چشما گرگ
اینجامیله ای خم میشی تریلی ای چپ میشی
تنگی گشاد میشی گشادی تنگ میشی
اینجا یابو با آهو هیچ فرقی نداره
اینجا بچه از بزرگسال ترسی نداره
اینجا حریم شخصی معنی نداره
اینجا قرصایی داره ک تو مروی نداره
اشرار ا توی بند بیرون ادم میکشن
واسه چند سال بعدشون نبود میکشن
خلاصه ک داشی بپا ی وخ گاف ندی
اینجا زندانه نیس جای لاف زنی
