میری وقت رفتن اما واسه گفتن دیگه چیزی نداری میخوای تمومش کنی منو تنهام بزاری دیگه هیچکسی نیست با تکرار اسمش شبا خوابت بگیره واسش درد و دل کنی غم و دردات بمیره تو کندی از قلبم توی سینه همه عشقی که آخر ببینه نمیتونه دیگه با تو باشه خدای من عاشقی همینه