Mohammad Koohrokhi – Asire Entezar

جمعه ها تنگ غروب
آسمون چشم من بارونیه
دل بی قرار من
عمریه توی قفس زندونیه
خیلی دلتنگ توام
بسّه این دوری و دوستی بینمون
دنیا تحبس الدعاست
برای فرج خودت دعا بخون
ای تنهاترین، آقای جهان
مُردم از فراق، جانا الامان
دنبال توام، ماه بی نشان
می آیم اگر، صحن جمکران
تو کجایی، که بیایی، برسی به داد دنیا
آرزومه ، دیگه خورشید ، در بیاد از پشت ابرا
"بند دوم"
غریبونه اسمتو
صدا می زنم با این چشمای خیس
این اسیر انتظار
دل به تو سپرده بی حرف و حدیث
روایت می گه ، میای
خیلی نزدیک شده آرزوی دور
روزگار شب زده
تو که می رسی می شه جهان نور
حق دارم اگه ، بغضم بشکنه
این بارون غم ، همراز منه
تا کی انتظار ؟ تا کی شام تار ؟
خواب هر شبم صبح روشنه
تو کجایی، که بیایی، برسی به داد دنیا
آرزومه ، دیگه خورشید ، در بیاد از پشت ابرا