Ershad – Hich

چقد خوبه باهم موندیم کلی سالو
تو فرشته بودی کی این همه سال و میموند
همه حسودی میکنن به رابطمون
لعنت به خاطره هات که ولم نمیکنن
تو که نیستی خاطرات به چه دردم میخورن
خودت که نیستی بدتر حالم و بد میکنن
خودت که رفتی هیچی زنجیرم به این قلب
دونستی که چند ساله درگیرتم انقدر
تو نمیفهمی اون دردی که من دیدم
لااقل بیا به خوابم از این به بعد بی رحم
خودت رفتی شادیامم که بردی
به یه غریبه جامم سپردی
قول دادی از تو یکی بدی نبینم
توئم که بد بودی لعنتی ترینم
خدا میشه برگردونی منو قبلا
همه دیگه سرگردونیم پر دردن
همه زدن فقط من خوبی کردم
همه سمن پس دوری کردم
میخندم ولی از تو نمیخندم
با هر حرفی از کوره میرم در
تیم من انگاری بدجوری مونده عقب
منم کاپیتان مسدوم بی حرکت
تعویض میشم فکرم پیشش
هرچی میگذره این دنیا زشت تر میشه که
سن میره بالا مود دپ تر نمیشه
کیه که این حال بد و ول کرد رفت
میگی عشقی بخون مگه من عشقیم دیدم
اون گفت میرم گفتم بشین من میرم
اون دود کرد همه ی خاطرات جالبشم
اینه دودش فقط تو چشم من میرفت
ببین خداحافظ عشق الکی
خداحافظ جلو غریبه ها عشوه خرکی
تو به دنیای من رنگ مشکی زدی
واسش بلوند کن چون فقط مو مشکی منی
بچه بودی میگفتی باهم کنیم فرار
میخندیدم باعث میشد باهم کنیم دعوا
میگذشت بدون تو یک ساعت کلی برا من
الان سالهات که نیستی راحت شدی الان
داشتیم خاطره باهم کلی شبا
الان هرشب و فقط با الکلیم خراب
یادت نیست داشتیم با هم کلی قرار
میشه الان زنگ بزنی بگی باهم کنیم فرار
قتل یعنی اون لحظه که جور شده میخواستی من نباشم
یعنی وقتی که فهمیدم دیگه نمیتونم مثل قبلنا شم
یعنی فکر به گذشته کنم ببینم روز خوش نداشتیم نه
یعنی حلقه ات و دراوردی و از شیشه ماشین انداختی رفت