متن ترانه محمد امیری بماند
بماند دلم هنوز گیره
رخ زیباتو نمیبینه
بماند دلم تنگه برات
از حال بدم نگم برات
بماند شدی روزو شبم
بیا کم کن از این درد غمم
بماند نماندی با دلم
برگردی هنوزم عاشقم
بماند خودم پیر شدمو
موی سپید رو شقیقمو
بماند دلم تنگ نر میشه
حال دلم بدتر میشه
وقتی که حرف تو میشه
وقتی که حرف تو میشه
بماند نگاهتو میخوام
کنارت بوی بارونو میخوام
از دست تو پریشونم
بدون تو نمیتونم
وای از این حال بدم
امان از این بخت بدم
صدای تو لالایی بود
گناه من عاشقی بودو
خاطراتمونو ریختم این بیرونو
بوی غم گرفته این شهر
حال من خوب بودو
رفتنت زود بودو
وای از این سکوت این شهر