خیابونای مشکوک رو پیاده زیر و رو کردم
کت و شلوار و موهامو به عشق تو اتو کردم
تموم آدما هر روز پی عطر تو می گردند
میرن تا مرز برمودا میرن و بر نمی گردند
از اون یکشنبه که رفتی تو کافه قهوه ها سرده
تو مترو سمت توپ خونه یه دولفین خودکشی کرده
تو رفتی و حالا تو شهر همه از عشق می ترسند
کلاغا پنج بعدازظهر تو ایستگاه تانگو می رقصند
یه جایی پشت یک شیشه شاید موهاتو وا کردی
گل سرخ سرت رو تو چه بی پروا جدا کردی
تو دنیا رو بهم ریختی قطارها هم عقب میرند
تو اخبار گفت که دریاها دارند آتیش می گیرند
از اون یکشنبه که رفتی تو کافه قهوه ها سرده
تو مترو سمت توپ خونه یه دولفین خودکشی کرده
تو رفتی و حالا تو شهر همه از عشق می ترسند
کلاغا پنج بعدازظهر تو ایستگاه تانگو می رقصند
