Alireza Joursara – Hemaghat

تو خواستی رد بشی از دلم بد شدی
از هر چی حرمته بینمون رد شدی
تو باعث شدی حسم از دست بره
تموم زندگیم رو به بن بست بره
تو فکر میکنی من شبا راحتم
ی آدم عصبیو کم طاقتم
من از بعد تو زندگیم مرد یهو
همه دلخوشیهامو باد برد یهو
کجا میری هنوز از خاطرات من پری
تو از یکی مثل خودت ضربه میخوری
چقد حرف دارم چقد ازت پرم
هنوز دارم چوب این سادگیمو میخورم
فراموش بکن هر چی که بوده رو
تو هم خالی کن پشت این شونه رو
برو تا نفس واسه من باقیه
همین که بری از کنارم واسم کافیه
دیگه بسمه از تموم زندگیم خواهشا برو
بس کن برو راحتم کن بزن حرف آخرو
نه نمیشه تموم حرف تو هیچو پوچه
پشیمون نشو نه نمیشه
با تو بودن حماقت منه
کجا میری هنوز از خاطرات من پری
تو از یکی مثل خودت ضربه میخوری
چقد حرف دارم چقد ازت پرم هنوز
دارم چوب این سادگیمو میخورم
فراموش بکن هر چی که بوده رو
تو هم خالی کن پشت این شونه رو
برو تا نفس واسه من باقیه
همین که بری از کنارم واسم کافیه