Davood Alishahi – Hesse Khob

دستامو میگیری رد میشم از هر چی دلتنگی تو دنیامه
چشماتو میبندی و میخندی این لحظه اون چیزی که میخوامه
دستامو میگیری و از خونه پس میکشه آشفتگی پاشو
توی چشام زل میزنی غصه رو زندگیم میبنده چشماشو میبنده چشماشو
انگار از تو عمق رویاهام گذاشتی پا تو دنیام که باورم توی یه لحظه زیر و رو شه
بودم با حسرت تو دیروزم رسیدی از فردا تو این زندگی با تو لباس نو بپوشه
انگار از تو عمق رویاهام گذاشتی پا تو دنیام که باورم توی یه لحظه زیر و رو شه
بودم با حسرت تو دیروزم رسیدی از فردا تو این زندگی با تو لباس نو بپوشه
پیش تو نزدیکم به هر چی که یک عمر هر روز آرزو کردم
من زندگیمو تازه وقتی که لبخندتو دیدم شروع کردم
هر چیزی خوبی توی دنیا رو وقتی که تو پیش منی دارم
خیلی برام شیرینه با دستات تلخی رو از روزام بردارم
انگار از تو عمق رویاهام گذاشتی پا تو دنیام که باورم توی یه لحظه زیر و رو شه
بودم با حسرت تو دیروزم رسیدی از فردا تو این زندگی با تو لباس نو بپوشه
انگار از تو عمق رویاهام گذاشتی پا تو دنیام که باورم توی یه لحظه زیر و رو شه
بودم با حسرت تو دیروزم رسیدی از فردا تو این زندگی با تو لباس نو بپوشه