میدونستی شب تنهایی من بعد خندیدن تو صبح میشه
وقتی که بخندی آفتاب میزنه خیلی وقته تو دل من گرگ و میشه
دیگه باید پرده رو پس بزنی بزار اینور بریزه رو صورتم
من باید با دستای تو پا بشم تو خودت اینجوری دادی عادتم
وقت بیداریه دستمو بگیر منو بیرون بکش از کابوسم
واسه یه صبح قشنگ خنده هات دستای عاشق تو می بوسم
وقت بیداریه دستمو بگیر منو بیرون بکش از کابوسم
واسه یه صبح قشنگ خنده هات دستای عاشق تو می بوسم
تازه کن روزم و با لبخندت تا بشینم سر میز عاشقی
تا با دست مهربونت رو بروم بزاری چای غلیظ عاشقی
نذار روزمرگی عادتم‌بشه منو از این منه تکراری بگیر
خیی وقته به خودم می پیچم منو از این خواب و بیداری بگیر
وقت بیداریه دستمو بگیر منو بیرون بکش از کابوسم
واسه یه صبح قشنگ خنده هات دستای عاشق تو می بوسم
وقت بیداریه دستمو بگیر منو بیرون بکش از کابوسم
واسه یه صبح قشنگ خنده هات دستای عاشق تو می بوسم
تا با دست مهربونت رو بروم بزاری چای غلیظ عاشقی
نذار روزمرگی عادتم‌بشه منو از این منه تکراری بگیر
خیی وقته به خودم می پیچم منو از این خواب و بیداری بگیر
وقت بیداریه دستمو بگیر منو بیرون بکش از کابوسم
واسه یه صبح قشنگ خنده هات دستای عاشق تو می بوسم
وقت بیداریه دستمو بگیر منو بیرون بکش از کابوسم
واسه یه صبح قشنگ خنده هات دستای عاشق تو می بوسم
