Masoud Saberi – Man

محتاجم به آن نگاه زیبا
شبیه موج دریا به قلب ساحل
هر لحظه به یاد تو هستم من
چه شد که دل بستم من
چه کردی با دل
ای جانم تو میروی میدانم
ولی بدان که من شکسته هنوز همانم
میبارد هوای سردی دارم
ببین چگونه به بیقراری کشیده کارم
لب تر کن تا بدهم جان را
این قلب پریشان را تو ماهم باش
با اشکت نم نم بارانم
چون حال پریشانم همراهم باش
دیوانه از چه گریزانی
از من تو چه میدانی ای داد از تو
بعد از تو با همه درگیرم آرام نمیگیرم
فریاد از تو فریاد از تو
عهدت را زدی شکستی ساده
دوباره من میمانم در انتهای جاده
دل خسته از این همه غم بودم
تمام جانم دیگر به چشم کم بودم
لب تر کن تا بدهم جان را
این قلب پریشان را تو ماهم باش
با اشکت نم نم بارانم
چون حال پریشانم همراهم باش
دیوانه از چه گریزانی
از من تو چه میدانی ای داد از تو
بعد از تو با همه درگیرم
آرام نمیگیرم فریاد از تو فریاد از تو