متن ترانه پیمان خزایی دل باختم
حرفی ندارم بت بگم بزار برو
اه نمیخوام ببینمت دیگه تورو
هرچی که بوده بینمون تموم شده
برو تموم کن دیگه این قضیه رو
صبوری هم حدی داره داره دلم کم میاره
غرورم و بس که شکستی پر دردم
همه چی دیگه منتفیه این روزا عشقا الکیه
به اون خدا از هرچی عشقه دیگه سردم
دل بستم ولی کار دادی دستم
از این زندگی خستم خدایا
دل باختم ولی سوختم و ساختم
فقط درد و شناختم خدایا
هی رفتم و هی اومدم به این درو اون در زدم
ولی نشد حتی یه بار عشقمو بفهمی
گفتم دلم رو نشکن و پس زدی قلب من و
انگاری اصلا دل تو نداره رحمی