Artin Shahvaran – Dorough Bood

تموم شد
هرچی خاطره با همدیگه ساخته بودیم دیدی تموم شد
قصه‌ی دلی که به همدیگه باخته بودیم دیدی تموم شد
تموم شد
دروغ بود
هرچی گفتی بهم از اون عشق لعنتی دروغ بود
همه‌ی اون تکستا و یه قلب صورتی دروغ بود
دروغ بود
از تو جز عکس دوتایی رو دیوار
شبا بی خوابی و هق هق و سیگار
تیک تیک ساعت و زجه‌ی گیتار
بگو چی موند...
جز شب و خش خش و برگای پاییز
کافه و حال و هوای غم انگیز
یه میز چوبی و شمعای لبریز
بگو چی موند ...
دروغ بود
هرچی گفتی بهم از اون عشق لعنتی دروغ بود
همه‌ی اون تکستا و یه قلب صورتی دروغ بود
دروغ بود
جاده‌ش شمال و نم نم بارون
پرسه توو کوچه‌ی خاطره‌هامون
آخه چجوری یادت رفت
دیوونه بازی توو جاده‌ی تنگ و
اون همه خاطره‌های قشنگو
آخه چجوری یادت رفت
کلبه‌ی و شلعه‌ی زرد آتیشو
جنوب و ساحل دریای کیشو
آخه چجوری یادت رفت
نیمکت چوبی رو به غروبو
اون همه خاطره بازی خوبو
آخه چجوری یادت رفت
دروغ بود
هرچی گفتی بهم از اون عشق لعنتی دروغ بود
همه‌ی اون تکستا و یه قلب صورتی دروغ بود
دروغ بود