متن ترانه یاور غلامی تصویر خدا
نمیتونم از احساس تو یک لحظه جدا باشم
نمیخوام فکر یک شکل و یک تصویر و یک صدا باشم
نمیخوام جا بشی توی حصار بوم نقاشی
فقط میخوام بخندی و دلم میخواد فقط باشی
همین که توی قلبمو تو لحظه هام تو رو دارم
همین که از تو سرشارم به عشق تو گرفتارم
همینقدر که یه وقتایی هوامو تو یکم داری
همین که دوستم داری به تو خیلی بدهکارم
چه روزایی که پای من مسیرو اشتباه طی کرد
تو بازم مهربون بودی صدام کردی نرو برگرد
چقد بی تو تو این جاده اسیر پیچ و خم بودم
چه ساده تو رو گم کردم چقد واسه تو کم بودم
چه خوبه با تو این روزا عذاب فاصله کم شه
نذار این سیب ممنوعه دوباره سهم آدم شه
چه خوبه با تو این روزا عذاب فاصله کم شه
نذار این سیب ممنوعه دوباره سهم آدم شه